نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



تبلیغات یک عاشق



موضوعات یک عاشق



تبلیغات یک عاشق



موزیک و سایر امکانات





امـان از دسـت این ایـرانی ها

امـان از دسـت این ایـرانی ها

 


سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر

برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در

ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط

خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها

سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از

آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه

نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از

ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.



همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی

صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی

ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی

خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد

و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و

 

گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای

در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه

کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را

دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار

هوشمندانه ای بوده است.

بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در

بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از

این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس

انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر

آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب

دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند.

یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید

بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت:

صبر کن تا نشانت بدهم.

سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند،

سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی

هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار

حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از

ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت

آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا !!!


هوش ایرانی ها در تمام دنیا زبانزد خاص و عام

است اما ایکاش کمی هم انصاف چاشنی این

ذکاوت بود ...

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 13:6 | |







sms

واست شب اس ام اس زدم که بگم دنیام تاریکه
 
 مثل شب ، تنهام مثل ماه ، کوچیکم مثل ستاره
 
اما دوست دارم قد آسمونی که اندازه نداره . . .

 

 

.

 

***************************************
.

 

امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم

در غربتی تاریک و سرد ، از غم حکایت میکنم

امشب وجودم خسته است ،

 از سردی دلهای سرد

آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد ؟

 

.

 

***************************************
.

 

شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش . . .

 

من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم

بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی . . .

 

.

 

***************************************
.

 
شب شده ، نردبون گذاشتم بری سر جات
 
بخوابی ماه من . . .

 

.

***************************************
.

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب

بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر

شب

تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه

چه آتش ها که در این کوه بر پا می کنم هر

شب

.

***************************************
.

امشب رها از زمان !

تنها به تو می اندیشم . . .

آهنگ های تکراری !

خاطرات تکراری !

و اشک های تکراری !

تکرار در بودن تو که هیچ گاه تکراری نمی شود !

 

این بی نهایت من است . . .

.

***************************************
.

سیاهی شب را در چشمانت به بند میکشم تا

هربار که به تو مینگرم زیبایی نور ماه را تنها در

چشمان تو ببینم . . .

.

***************************************
.

آوای شب

چه ازدحامی به پا کرده ای در من !

 

همین تو یک نفر !!

 

.

***************************************
.

بیا با هم بشنیم کنج یه شب

بشینیم چند تا ستاره بشمریم

نشون شهر همیشه روشنو

به دلی که غم نداره بسپریم

 

اگه میخواییم واسه ی هم بمونیم

 

بیا تو عطر گلها لونه کنیم

 

بیا رو لبای غمگین وفا

صدای گریه رو وارونه کنیم

.

***************************************
.

شبها که بی تو پلک غزل بسته می شود ، از

 

لحظه های بی تو دلم خسته می شود ، باور

 

نمی کند دل مغرور و ساکتم ، هر لحظه بیشتر

 

به تو وابسته می شود . . .

.

***************************************
.

عشق لالایی بارون تو شباست / نم نم بارون

پشت شیشه هاست / لحظه ی شبنم و برگ

گل یاس / لحظه ی رهایی پرنده هاست / لحظه

 عزیز با تو بودنه / آخرین پناه موندن منه
.

***************************************
.

دل من ترانه دارد ، غم عاشقانه دارد / به هوای

روی ماهت ، همه شب بهانه دارد . . .

.

***************************************
.

نیمه شب صورتم را به خدا خواهم کرد

 

خواهش دیدار تو را خواهم کرد

تا جان دارم و درسینه نفس

به تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم کرد.

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 13:6 | |







پ ن پ های جدید0

رفتم بانک به کارمنده می گم :

 ببخشید شما صندوقدار هستید ؟

میگه پَ نه پَ ! هاچ بکم !

 

به دخترعموم که ۵ سالشه میگم : دخترا

موشن مثه خرگوشن !

میگه پَ نه پَ همه مثل شما پسرا گاو گوساله

ایم !

 

اصلا یه وضعی شده به خدا !

 

گدا : دستشو دراز کرده به مرده !

مَرده میگه : پول بدم ؟

 

گدا می گه : پَ نه پَ بزن قدش !

 

 

رفتم ماشینو از پارکینگ بگیرم یارو میپرسه میرید

داخل ؟

میگم پَ نه پَ دیگه مزاحمتون نمیشم فقط به

ماشینم بگید من دم در منتظرشم !

 

 

 

ایستک خریدم ، در باز کن رو دادم به دوستم ،

میگه : با این بازش کنم ؟!

میگم پَ نه پَ ! روش راست کلیک کن ! اوپن

ویت رو بزن ! با اینترنت اکسپلور بازش کن !

 

 

تو اتوبان داشتم با ۱۶۰ تا سرعت میرفتم ،

کنترل نامحسوس ناغافل خفتم کرد ، زدم کنار،

طرف گفت : کارت ماشین گواهینامه ، مدارک رو

بش دادم گفت : این گواهینامته ؟

گفتم پَ نه پَ این علامت مخصوص حاکم بزرگ

می تی کمانه ،احترام هم نمیخواد بذاری، فقط

جانه هرکی دوست داری مارو بیخیال شو !

یه لبخنده ناجوری زد گفت : این که اعتبارش

تموم شده ، تمدیش نکردی ، نه ؟
 

گفتم چی ؟ گواهی نامه رو میگی ؟

گفت پَ نه پَ علامت مخصوص حاکم بزرگو میگم

، حاکم بزرگ پاشو مهر نکرده !

جناب سروان بشینید کناره آقای می تی کمان ،

ماشین رو ببرید پارکینگ !

 

 

حموم بودم ، مامانم می زنه به در می گم بله ؟

می گه حمومی ؟

میگم پَ نه پَ اینجا لندنه ، صدای منو از رادیو

بی بی سی می شنوی !

میگه : در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون

هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند

، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم

که امشب رو لندن بمونی تا درک و فهم درست

جواب دادن رو یاد بگیری ، آها یه چیز دیگه

احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم !!

 

 

داشتم تلویزیون میدیدم .

بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به

من میگه داشتی میدیدی ؟!

گفتم پَ نه پَ داشتم گرمش میکردم تا شما

بیای ببینی !

 

 

تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد

میشه میپرسه : شما ایرانی هستین ؟

می گم : پَ نه پَ ما چینی هستیم فقط روی ما

فارسی ساز نصب کردن !

 

 

میخوایم بریم خونه جدیدمون ، مامانم میگه این

همه اثاثو باید با کامیون ببریم ؟!

 

میگم: پَ نه پَ راست کلیک کن ، کات شون کن

، برو تو خونه جدیده پیست کن !


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 13:6 | |







خانم زيباي چيني به بازار آمد!

 خانم زيباي چيني به بازار آمد!

صنعتگران چینی پس از پیشی گرفتن در ساخت انواع اسباب بازی، این بار برای کسب درآمد بیشتر و شاید برای جلوگیری از زاد و ولد و افزایش جمعیت خود ، گوی سبقت را در تولید ‘زن مصنوعی’ از دیگر کشورها ربودند

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز، سایت العربیه (Al Arabiya) شنبه ۲۶ فروردین (April 14) گزارش داد: «صنعتگران چینی پس از پیشی گرفتن در ساخت انواع اسباب بازی، این بار برای کسب درآمد بیشتر و شاید برای جلوگیری از زاد و ولد و افزایش جمعیت خود ، گوی سبقت را در تولید “زن مصنوعی” از دیگر کشورها ربودند.» زنى که چینی ها ساخته اند می تواند هر کارى را براى صاحب خود انجام دهد. به گفته صنعتگران چینی، زن مصنوعی جدید بر عروسک های مشابه پیشین این امتیاز را دارد که “تا ۹۹% شبیه زن های معمولی است. بر اساس این گزارش، در ساخت اعضای بدن این زن مصنوعی از ماده سیلیکون که پیش از این پزشکان برای بزرگ کردن سینه های زنان استفاده می کردند و قابلیت ارتجاعی دارد، استفاده شده است.
مدیر شرکت چینی تولید کننده ى این محصول می گوید: «ساختار و جزئیات جسم این زن مصنوعی جدید از روی کامپیوتر طراحی شده، و بین آن و یک زن عادی، به ویژه در تاریکی قابل تمایز نیست.» با این حال محصول جدید چین آن گونه که در مجله “سیدتی” چاپ امارات منعکس شده است، موافقان و مخالفان تندى دارد. در گزارش منتشر شده در این مجله ى زنانه، نظر ۱۰۰ نفر از مخالفان و موافقان ساخت زن مصنوعی آمده است. اغلب مصاحبه شوندگان، بویژه زنان بر مخالفت با خرید آن تاکید کرده اند.
گروهی از این افراد تنها مخالف قیمت بالای خرید آن بوده اند و (۷۰۰۰ دلار) را زیاد مى دانند. یک متخصص بهداشت روانی نیز با ابراز نگرانی از ورود چنین تولیدی به بازار، از کشورهای اسلامی و عربی خواست به مشکلات جوانان رسیدگی کنند، در غیر این صورت این کشورها شاهد پدیده ای به نام زن مصنوعی خواهند بود. اما یکی از زنان در مقام دفاع از حقوق زنان به صراحت خطاب به مردان گفته است: «خوشحال نباشید همین شرکت چینی گفته است بزودی محصول “مرد مصنوعی” را نیز به بازار ارائه خواهد کرد.» شایان ذکر است که مدتهاست زنگ های هشدار برای بشریت به صدا درآمده است و کارشناسان و دلسوزان نسبت به سرانجام وضعیت اخلاقی و معنوی و حتی مادی انسان اعلام خطر کرده اند.
این خبر نیز مهر تاییدی بر این روند نامیمون است .روندی که سرانجامی جز نابودی کانون گرم خانواده و روابط آرام بخش عاطفی و جنسی میان زن و شوهر نخواهد داشت.

لطفا نظر خود را در مورد این پدیده اعلام کنید. 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 1:20 | |







اس ام اس های خنده دار و جدید

 

. . .
در خواب بدیدم ۷ دختر لاغر ، ۷ پسر چاق را خوردند !
تعبیر : قحطی شوهر در راه است !
.
.
.
خدا شونه هامون رو فقط برای اینکه کوله بار غممون رو روش بذاریم نیافریده
آفریده که بعضی وقتها بندازیشمون بالا و بگیم :
“به من چه !”
 
.
.
.
یا رب ز کرم جزای نیکی بفرست
ماشین و آپارتمان شیکی بفرست
من میل به تک خوری ندارم، لطفا”
از این دم بخت ها شریکی بفرست
.
.
.
چشماتو نگاه کردم تمام آفرینش خدا رو توش دیدم
لوس نشو تو چشات خودمو دیدم !
.
.
.
( د U سT د A ر M )
مدل جدیدش هست !
قبلیا خیلی تکراری شده بود !
.
.
.
شعر  جدید سعدی پس از حذف یارانه ها :
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو تانی لقمه نانی به کف آری و سریعا بخوریش!
.
.
.
غضنفر تو جنگل داشته راه میرفته لاشه یه روباه رو میبینه رو زمین میگه :
وای خوب شد مرده و الا گولم میزد !
 
.
.
.
به دلیل گرانی نان
بازی نون بیار کباب ببر
غیر قانونی اعلام شد!
.
.
.
گدا میره در خونه‌ی یه پیرزن و پیرزنه عصبانی میاد دم در و میگه باز اومدی گدایی؟
گدا هم بر میگرده میگه چیه انتظار داشتی بیام خواستگاری؟
.
.
.
بازی قدیمی و پر طرفدار « نون بیار کباب ببر »
به دلیل تعارض با واقعیت موجود در جامعه و تخیلی بودن آن از جمع بازی ها حذف و بازی
« چندین سیخ کباب بیار تا بتونی لقمه نونی ببری » جایگزین آن شد !
.
.
.
 
این یکی اس ام اس نیست ! :
شوهره میاد خونه به زنش میگه:
من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون
زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است
ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست
شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره
زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟
شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره !
.
.
.
این یکی هم اس ام اس نیست ! :
روزی دو نفر در جنگل قدم می زدند
ناگهان شیری در مقابل آنها ظاهر شد
یکی از آنها سریع کفش ورزشی اش را از کوله پشتی بیرون آورد و پوشید
دیگری گفت بی جهت آماده نشو هیچ انسانی نمی تواند از شیر سریعتر بدود
مرد اول به دومی گفت : قرار نیست از شیر سریعتر بدوم
کافیست از تو سریعتر بدوم
و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت!

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







پیامک های جدید عشقولانه (مخصوص بهار)

به من گفتی پر از آینده باشم / تو رفتی همچنان در خنده باشم /

تو دریای منی ، من ماهی تو / جدا از تو نباید زنده باشم .

++++++++++++++++++++++++++++++++

اگر یاد گلی کردی نگاهی بر رخ خود کن /

اگر یاد خزان کردی نگاهی جانب ما کن .

++++++++++++++++++++++++++++++++

صفایی بود دیشب با خیالت خلوت من را /

ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم .

 

++++++++++++++++++++++++++++++++

زندگی زیباست چون تصویر ماست /

در مسیرش هرچه نازیباییست از تقصیر ماست .

++++++++++++++++++++++++++++++++

تا حالا هندونه دیدی از نیسان بیفته ؟ همونجوری داغونتم !

++++++++++++++++++++++++++++++++


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







اس ام اس عاشقانه تبریک عید

اس ام اس تبریک عید نوروز ,مسیج تبریک عید نوروز ,پیامک تبریک عید نوروز  

sms noruz 90 اس ام اس عاشقانه تبریک عید ۱۳۹۰

 

دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسیـد
بهار ۱۳۹۰ بر شما مبارک 

بیامد شاهد شیرین نوروز
بنازم سفره ای هفت سین نوروز
زچشم ابر نیسا نی دراین فصـل
بریزد اشـک مشک آگین نوروز
عیدتان مبارک 

 

 

جشن فرخنده فرودیـن است
روز بازار گـل و نسرین است
نوروز فرخنده باد 

نوروز پاسداشت عشق های کوچکی است که زنده مانده اند 

و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی که عظمت را کوچک می دانند. 

پس به تو در نوروز سلام می کنم که بزرگترین عشق این کوچکی . . . 

 

نوروز آیین رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند. 

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







اس ام اس و پیام های امروز ویژه نوروز

www.picpack.ir 80 اس ام اس و پیام های امروز ویژه نوروز ۹۰ 

 

چند روز دیگه بهار میاد و همه چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه رو،
روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط  یک چیز کهنه میشه که به
همه اون تازگی می‌ارزه، «دوست یمون»
==========
 
با آرزوی
۱۲ ماه شادی،
۵۲ هفته پیروزی،
۳۶۵ روز سلامتی،
۸۷۶۰ ساعت عشق،
۵۲۵۶۰۰ دقیقه برکت،
۳۱۵۳۰۰۰ ثانیه دوستی.
سال نو مبارک باد
===============================
مثل ماهی زنده، مثل سبزه ز یبا، مثل سمنو شیرین، مثل سمبل خوشبو، مثل سیب خوشرنگ و مثل سکه با ارزش باشید
===============================
آسمان را می‌خواهم برای عبور، جاده باریک است! ماه را می‌خواهم برای نور، راه تار یک است! تو را می‌خواهم برای نظافت، عید نوروز نزدیک است!
===============================
پیام نوروز این است. دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از ان شما نیست
===============================
شیشه می‌شکند و زندگی می‌گذرد. نوروز می‌اید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت
===============================
با تو از خاطره‌ها سرشارم. جشن نوروز تو را کم دارم. سال تحویل دلم می‌گیرد با تو تا اخر خط بیدارم…

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







مسیج و پیامک سرکاری برای عید نوروز

 

 

 

 

 

 

عیدت مبارک گلم با صد هزار تا بوسه !
عشق منی عزیزم نذار دلم بپوسه !
اس ام اس های سرکاری عید نوروز زا در ادامه مطلب ببینید
 
 
یادت باشه : تعطیلات بزودی تموم میشه وبعدش سرکار رفتنه که انتظار تورو میکشه !
بازم ۱سال کار و خستگی!
(ستاد کوفت کردن تعطیلات نوروزی)
 
 
 
امیدوارم تو سال جدید موتور آرزو هات پنچر نشه !
عید۹۰ مبارک
 
 
تو عید میوه ها گرون میشه ، قدر خودتو بدون گلابی !!!
 

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







اس ام اس جدید عاشقانه و غمگین

 

سری جدید مجموعه شعر ها پیامک های عاشقانه غمگین

love sms 1390 1 اس ام اس جدید عاشقانه و غمگین

خــوب ِ مــن ،
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم
.
.
.
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
.

 

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







تفاوت مرد ها و زن ها (طنز)

این مطلب فقط جنبه طنز دارد

تفاوت مردها با زنها از جهات مختلف

vv3t807wmjjek7cr59rd تفاوت مرد ها و زن ها (طنز)

 

سبیل:
بعضی از مردان مانند هرکول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد که با سبیل زیبا بنظر برسد.

free تفاوت مرد ها و زن ها (طنز)

اسامی مستعار:
اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

free تفاوت مرد ها و زن ها (طنز)

پرداخت صورتحساب میز:
وقتی صورتحساب را می آورند، با اینکه کلا ۱۵هزار تومان شده، بابک، سامان، آرش و مهرداد هر کدام ۱۰ هزار تومان روی میز میگذارند. وقتی دختران صورتحساب را دریافت میکنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

free تفاوت مرد ها و زن ها (طنز)

پول:
یک مرد ۲۰۰۰ هزار تومان برای یک جنس ۱۰۰۰ تومانی مورد نیازش می پردازد. یک زن ۱۰۰۰ تومان برای یک جنس ۲۰۰۰ تومانی که نیازی به آن ندارد می پردازد.

 

free تفاوت مرد ها و زن ها (طنز)

 

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







س ام اس های خیانت و جدایی

اس ام اس های خیانت و جدایی


jodaisms اس ام اس های خیانت و جدایی

هر روز این عشق یکطرفه را طی میکنم
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار
نترس
جریمه اش با من !
.
.
.
“دوستت دارم“ را برای هر دویمان فرستادی
هم من ، هم او
خیانت میکردی یا عدالت ؟
.
.
.
به تو که فکر می کنم
بی اختیار
به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم
در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم …
افسوس…
.


.
.
آنان که بودنت را قدر نمی دانند
رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .
.

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







سری جدید متن های عاشقانه اردیبهشت ۹۱

سری جدید متن های عاشقانه اردیبهشت ۹۱

lovesms متن های عاشقانه اردیبهشت 91

اگر دو نفر لبه پرتگاهی باشند کدومشون رو نجات میدی !؟
اونی که خیلی دوستش داری ؟
یا اونی که خیلی دوست داره ؟
.
.
.

می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
فهمیدم
پای ” او ” در میان است . . .
.
.
.

تنهایی یعنی :
ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است ، اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !
.

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:56 | |







نامه ای به خدا!!!

یك روز كارمند پستی كه به نامه هایی كه آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می كرد متوجه نامه‌ای شد كه روی پاكت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !

با خودش فكر كرد بهتر است نامه را باز كرده و بخواند...در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم كه زندگی‌ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد. دیروز یك نفر كیف مرا كه 100دلار در آن بود دزدید. این تمام پولی بود كه تا پایان ماه باید خرج می كردم. یكشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت كرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ كس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من كمك كن ...

كارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همكارانش نشان داد. نتیجه این شد كه همه آنها جیب خود را جستجو كردند و هر كدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...همه كارمندان اداره پست از اینكه توانسته بودند كار خوبی انجام دهند خوشحالبودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت.

تا این كه نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدكه روی آن نوشته شده بود: نامه ای به خدا !همه كارمندان جمع شدند تا نامه را باز كرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود:خدای عزیزم. چگونه می توانم از كاری كه برایم انجام دادی تشكر كنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا كرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم كه چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن كم بود كه مطمئنم كارمندان بی شرم اداره پست آن را برداشته اند ...!!!


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 20:6 | |







تپه ی بهشتی.!

پسرک در بالای تپه، در میان علف‌های بلند هرز خود را مخفی کرده بود وهمچنان که قلبش تند تند می‌زد به پایین خیره مانده بود. به مزرعه گندم‌هایطلایی فام ناانتها، به رودخانه‌ای نیلگون که آن پشت‌ها جاری بود و به جنگل پرپشتی که در پشت تمام اینها خوابیده بود می‌نگریست.

پسرک مشتاقانه به مزرعه چشم‌دوخته بود. عده‌ای در میان خوشه‌های بلند وزرد مشغول درو بودند و گاه و بیگاه سرهای افتاده‌ی مشغول کار برمی‌خواستند وچهره‌ای آفتاب‌سوخته از دوردست پیدا می‌شد. پسرک همچنان می‌نگریست، بهمزرعه‌دار کهنسال، کارگران و به دخترکی که در آن میان مشغول کمک به بقیهبود.پسرک چند روز قبل هنگامی که برای ماهیگیری از کنار مزرعه رد شده بود،ناخودآگاه احساس کرده بود چشمانی نگاهش می‌کنند و برگشته بود.

چشمانی کهدیگر نتوانست از فکرشان خارج شود. تمام روز چوب ماهیگیری‌اش را در آب رهاکرده بود و بی‌حرکت بر تخته سنگی در کنار رود نشسته و به تصویر دخترک ِدرآب خیره مانده بود.

آن روز هیچ صیدی نگرفت و ماهی‌ها یکی پس از دیگری از دستش می‌گریختند واو نمی‌توانست از چنگال این حس عجیب که تمام وجودش را فراگرفته بود رهایییابد. نمی‌دانست چه کند، هر بار که آن چشمان را در رویا بازمی‌دید، حالتعجیبی فرامی‌گرفتش.

دلش هری پایین می‌ریخت و شادمانی صورتش را سرخ می‌کرد.چند روزی بود که هر صبح خروس‌خوان برمی‌خواست و خود را از سمت دیگر تپهبه بالا می‌رساند و دراز می‌کشید و دزدانه دخترک را از بالا می‌نگریست. درتمام طول روز به این فکر می‌کرد که نام دخترک چه می‌تواند باشد. نام‌هایمختلفی را می‌سنجید و با ظاهر او مطابق

ت می‌داد و تنها چند نام را برای اومتصور بود. چند نام خاص را.هیچ‌کس نمی‌دانست که پسرک را چه می‌شود. صبح زود ناپدید می‌شد و بعد ازغروب خسته و کوفته تن خسته‌اش را به خواب می‌سپرد. هیچ‌کس باور نداشت کهچگونه هفته‌ای است که دیگر از شیطنت‌ها و خرابکاری‌ها خبری نیست و دیگر پدریا مادری با کودک کتک خورده‌ی خود برای شکایت بر در نمی‌کوبد.درو ی مزرعه رو به پایان بود و نگرانی غریبی بر تمام وجود پسرک حکم‌فرماشده بود.

نمی‌دانست چه کند، باید راهی می‌یافت تا خود را به او برساند.می‌توانست خیلی ساده و راحت دخترک را در وقت استراحت ناهار بیابد و تمامداستان را برایش بگوید، اما نه. فکر دیگری باید می‌کرد. و نوری در ذهنشجرقه زد.

فردای آن روز صبح بسیار زود، ساعتی زودتر از هر صبح زود دیگری به سختیاز خواب برخواست، خود را به مزرعه رساند و منتظر ماند تا بقیه بیاید. کم‌کمکارگران و مزرعه‌دار پیر سر و کله‌شان پیدا شد. بهانه‌ای جور کرد،بهانه‌ای مذهبی برای کمک به دیگران و از نذری گفت که باید ادا کند؛ واینچنین خود را به جمع دروکاران ملحق ساخت.اما آنروز دیگر سراغی از دخترک نبود.

هر چه تلاش کرد تا او را بیابد بهجایی نرسید، می‌اندیشید که شاید در وقت استراحت پیدایش شود، اما باز هم ازاو خبری نشد. در آخر کار، وقتی همه به طرف دهکده می‌رفتند، در راه جوانکیرا به حرف کشید و خصوصیات ظاهری دخترک را شرح داد، اما جوابی که شنید بسیارشگفت‌انگیز بود.کارگر جوان به او گفت: «پسر جون من که امسال دختری رو تو مزرعه ندیدم،راستش این‌ها که می‌گی درست شبیه آنجلاست، دختر مزرعه‌دار، اما، …، اما اوندختره ی بیچاره که زمستون پارسال از ذات‌الریه مرد!»


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 20:6 | |







داستان زن و شوهر جوان

زن و شوهری بعد از سالیانی دراز که از ازدواج شان می گذشت در حسرت داشتن فرزند به سر می بردند. با هر کسی که می توانستند مشورت کردند ، اما نتیجه ای نداشت تا این که نزد کشیش شهرشان رفتند.

پس از این که مشکلشان را به کشیش گفتند ، او در جواب آنها گفت :ناراحت نباشید من مطمئنم که خداوند دعاهای شما را شنیده و به زودی به شما فرزندی عطا خواهد کرد. با وجود این من قصد دارم به رم برم و مدتی در آن جا اقامت داشته باشم ، قول می دهم وقتی که به واتیکان رفتم ، به طور حتم ، برای استجابت دعای شما شمعی روشن کنم.

زوج جوان با خوشحالی فراوان از کشیش تشکر کردند. قبل از این که کشیش آن جا را ترک کند، بازگشت و گفت :من مطمئنم که همه چیز با خوبی و خوشی حل می شود و شما صاحب فرزند خواهید شد. اقامت من در رم حدود ۱۵ سال به طول خواهد انجامید ، ولی قول می دهم وقتی برگشتم به دیدن شما بیایم. ۱۵ سال گذشت و کشیش دوباره به شهرش بازگشت.

یه نیمروز تابستان که توی اتاقش در کلیسا استراحت می کرد ، یاد قولی افتاد که ۱۵ سال پیش به اون زوج جوان داده بود. تصمیم گرفت یک سری به آنها بزند ، پس به طرف خانه ی آنها راه افتاد. وقتی به محل اقامتشان رسید ، زنگ در را به صدا در آورد.صدای جیغ و فریاد و گریه چند تا بچه تمام فضا را پر کرده بود. خوشحال شد و فهمید که سرانجام دعاهای این زوج اجابت شده و آنها صاحب فرزند شده اند.

وقتی وارد خونه شد بیشتر از یه دوجین بچه دید که از سروکول یکدیگر بالا می رفتند و همه جا را روی سرشان گذاشتند، وسط آن شلوغی و هرج و مرج هم مامان شان ایستاده بود.کشیش گفت : فرزندم ! می بینم که دعاهایتان مستجاب شده…. حالا به من بگو شوهرت کجاست تا به اون هم به سبب این معجزه تبریک بگویم.زن مایوسانه جواب داد : اون نیست… همین الان خونه را به مقصد رم ترک کرد.کشیش گفت : شهر رم؟ برای چی رفته رم؟زن پاسخ داد: رفته تا اون شمعی را که شما برای استجابت دعای ما روشن کردید ، خاموش کنه!!!


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 20:6 | |







حافظه مجازي سريعتر در ويندوز

براي بالا بردن سرعت اعمال مختلفي كه در ويندوز انجام مي شود مي توانيد از روش زير استفاده كنيد :
در پارتيشن بندي هارد ديسك خود يك درايو جداگانه كه فقط براي فضاي مبادله استفاده خواهد شد جدا كنيد. اين درايو حداقل بايد 200 مگابايت فضا داشته باشد. در مسير زير :
Control Panel systemadvanced tabperformance virtural memory
روي گزينه let me specify my own setting كليك كرده و آن را روي درايوي كه به اين منظور جدا كرده ايد set كنيد.
اگر شما آن درايو را به اندازه 200 مگا بايت گرفته ايد بايد كمترين مقدار را 150 مگا بايت و بيشترين مقدار را 200 مگا بايت قرار دهيد كامپيوتر خود را restart كنيد بايد يك بهبودي محسوس در سيستم ملاحظه كنيد.


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:19 | |







مخفي کردن ساعت ويندوز

براي مخفي کردن ساعت ويندوز run از منوي شروع برنامه regedit را اجرا کنيد :
HKEY–LOCAL–MACHINESOFTWAREMicrosoftwindowsCurrent Version Policies Explorer
در اين مسير مقداري به نام HideClock را ايجاد کنيد . براي اين کار ، در قسمت خالي سمت راست پنجره کليد راست کنيد و New سپس DWORD را انتخاب کنيد . سپس نام اين مقدار را به HIDEClock تغيير دهيد .
براي تغيير اين مقدار ، دو بار روي آن کليک کنيد و مقدار آن را به يک تغيير دهيد . براي اعمال تغييرات ويندوز خود را دوباره راه اندازي نماييد .


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:19 | |







فولدر temp ، چيست و کجاست ؟

اگر روي درايو ويندوز خود دچار کمبود جا هستيد مي توانيد سري به فولدر temp ويندوز و محتويات درون آن را حذف کنيد . اين شاخه براي نگهداري فايل هاي موقت ويندوز و برنامه مورد استفاده قرار مي گيرد . قبل از رفتن به سراغ اين فولدر بهتر است برنامه هاي در حال اجرا را ببنديد . سپس در قسمت run از منوي شروع دستور %temp% را وارد کنيد . اين دستور در حقيقت نام متغيري در ويندوز است که مسير فولدر temp ويندوز را در خود نگهداري مي کند . با اجراي آن ، اين فولدر باز مي شود و مي توانيد محتويات درون آن را مشاهده و حذف کنيد .


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:19 | |







خداحافظ گروه بندي

در ويندوز xp اين قابليت وجود دارد که برنامه هاي مشابه در نوار وظيفه پايين صفحه ويندوز در يک قسمت نشان داده شوند به اين ترتيب تعداد پنجره هايي که در نوار وظيفه نشان داده مي شوند کمتر و مديريت آنها راحت تر مي شوند اگر ترجيح مي دهيد همانند ويندوز هاي قبلي برنامه ها گروه بندي نشوند در يک قسمت خالي از نوار وظيفه کليک راست کنيد و روي properties کليک کنيد در پنجره اي که باز مي شود در قسمت task bar و در زير task bar appee علامت کنار Group similar task bar buttons را برداريد در نهايت کليد ok را فشار دهيد . بدين ترتيب هر برنامه براي خود يک قسمت جداگانه را در نوار وظيفه اشغال مي کند .


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:19 | |







غيرفعال كردن save as در IE

اگر مي خواهيد در برنامه intemet Explorer save as را غير فعال كنيد. برنامه regedit را اجرا كنيد. براي اعمال اين تغيير در كاربر خود به قسمت
HKEY CURRENTUSER و براي تغيير در كل ويندوز به قسمت HKEY-LOCAL-MACHINE برويد در هر كدام از اين دو قسمت به مسير زير برويد.
Softwarepoliciesmicrosoftintermet ExplorerRestricitions
در اين مسير مقداري به نام NoBrowser SaveAs را بيابيد.
اگر وجود ندارد آن را از نوع DWORD Value ايجاد كنيد. اين مقدار را به يك تغيير دهيد. براي اعمال تغييرات ويندوز خود را دوباره راه اندازي نماييد.


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:19 | |







خیلی جالب بودبرام

 
آیا این آقا مشغول نقاشی روی دیوار است یا هوا؟!!؟

 

**************************************************

آیا این تصویر نمایانگر چند ستون است یا چند آدم ؟۱

**************************************************

آیا شنونده های این نوازنده آدمند یا خانه!!!؟

 

**************************************************

آیا تعداد این ها (۱۳) یا ( ۱۲ ) است !!!؟

**************************************************

آیا این تصویر متحرک است یا ثابت!!!؟

**************************************************

۱۰ ثانیه روی عکس تمرکز کنید تا دایره های صورتی محو بشوند. گلک نزنید!!!؟

**************************************************

آیا ۱۰ صورت موجود در این تصویر را می بینید!!!؟

**************************************************

آیا صورت جنین را می بینید!!!؟

**************************************************

سر خود را به جلو و عقب حرکت دهید. حرکت دو دایره را می بینید!!!؟

 

 

 

**************************************************

آیا این تصویر یک صورت است یا یک منظره طبیعی !!!؟

**************************************************

آیا این تصویر کوه های قطب شمال است یا یک گله اسب!!!؟

**************************************************

آیا این تصویر سایه درختان است یا چند خانمی که در حال گذشتن از رودخانه هستند!!!؟!

**************************************************

آیا این شکل ها متحرکند یا ثابت!!!؟

**************************************************

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 11:44 | |







هدیه سخاوتمندانه پسر گل‌فروش

 

پسرك با دسته گل‌های رز قرمز رنگ در میان خودروهای متوقف پشت چراغ‌قرمز حركت می كرد، 12 ساله به نظر می‌رسید، كنار پنجره بسته خودروها می‌ایستاد و گل‌هایش را نشان می‌داد. شاید راننده‌ای، خیال خرید شاخه گلی كند ولی هوا سردتر از آن بود كه فكر خرید گل در ذهن كسی مانده 

باشد. 
 
پسرك وقتی به خودرو مدل بالایی كه دختر و پسری جوان سرنشین آن بودند، رسید متوجه شد شیشه خودرو پائین است، پسرك گل‌هایش را سمت راننده گرفت و گفت: عمو یك شاخه گل بخر. 
مرد جوان پاسخ داد: گل نمی‌خواهم. 
پسرك با اصرار گفت: ارزان است. 
مرد جوان سرش را به علامت نفی تكان داد و به گفت‌وگو با دختر جوان ادامه داد. 
پسرك با سماجت گفت: 2هزار تومان است یك شاخه گل برای خانمتان بخرید دیگر. 
مرد جوان گفت: خانمم نیست خواهرم است. 
پسرك گفت: عمو یك شاخه گل برای خواهرت نمی‌خری؟ فقط هزار تومان. 
مرد جوان اسكناس پنج‌هزار تومانی را رو به پسرك گرفت و گفت: هزارتومان بردار و مابقی را برگردان. 
پسرك 4 هزار تومان را برگرداند و خواست شاخه گلی به مرد جوان دهد كه مرد گفت: گل نمی‌خواهم برای خودت. 
پسرك با لبخندی بر لب گفت بیا عمو، این سه شاخه گل هدیه من به تو كه خواستی دلم را شاد كنی... 
پسرك گل‌ها را روی داشبورد خودرو گذاشت و لبخندزنان دور شد. 
پسرك رفت و اشك، مهمان چشمان دو جوان شد.

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 11:44 | |







بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود

گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود


 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

 که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی

 

آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت

اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

 

عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام

 

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

 

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی

 

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم

 

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند  صبح

 

بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند

 

خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

 

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست


من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست


غمدیده ترین عابر این خاک منم من

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست


در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

مانند کویری که در آن قافله ای نیست


می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست


شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست


 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار

خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار

 

حالا چه مانده از من ؟... یک مشت شعر بیمار

 

انبوهی از ترانه ، با یاد صبح روشن

 

اما... امید باطل... شب دائمی ست انگار

 

با تار و پود این شب باید غزل ببافم

 

وقتی که شکل خورشید ، نقشی ست روی دیوار

 

دیگر مجال گریه از درد عاشقی نیست

 

بار ترانه ها را از دوش عشق بردار

 

بوی لجن گرفته انبوه خاطراتم

 

دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار

 

وقتی به جرم پرواز باید قفس نشین شد

 

پرواز را پرنده ! دیگر به ذهن مسپار

 

شاید از ابتدا هم تقدیر من سفر بود

 

کوچی بدون مقصد از سرزمین پندار

 

از پوچ پوچ رویا ، تا پیچ پیچ کابوس

 

از شوق زنده بودن... تا خنده ای سرِ دار

 

 

 


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام

از زندگی از این همه تکرار خسته ام

از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

از حال من مپرس که بسیار خسته ام...



[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 10:1 | |







واقعیت‌ هایی شگفت‌ انگیز در مورد انسان

•    انسان می‌تواند حدود 40 روز بدون غذا زندگی کند اما فقط 7 روز بدون آب، 8-6 دقیقه بدون هوا و لحظه‌ای بدون نیروی حیات طاقت می‌آورد.


•    سلول‌های پوشش معده مخاط، پپسین، HCl با pH 0/2 تولید می‌کند (100،000 برابر اسیدیته جریان‌خون).


•    بیش از نیمی از استخوان‌های بدن انسان در دست‌ها و پاها هستند.


•    بالاترین سرعت ثبت‌شده عطسه 165 کیلومتر در ساعت است.


•    قلب 3 میلیارد مرتبه در عمر متوسط انسان می‌تپد.


•    نوزاد تازه متولدشده 350 استخوان دارد اما این تعداد برای یک بزرگسال 206 عدد است.


•    خون یک عضو مایع بدن انسان است.


•    همه انسان‌ها در زمان تولد کوررنگی دارند.


•    ریه‌های ما بیش از 15000 لیتر هوا را هر روز تنفس می‌کند. سطح ریه‌ها تقریباً هم‌اندازه یک زمین تنیس است.


•    غذا حتی اگر روی سرتان ایستاده باشید به معده شما خواهد رسید.


•    پوست بزرگ‌ترین عضو بدن است.


•    بدن یک انسان بزرگسال از 100 تریلیون سلول تشکیل شده است.


•    تعداد باکتری‌های موجود در بدن انسان بیشتر از تعداد سلول‌های بدن است. در بدن انسان حدود 75 تا 100 تریلیون سلول وجود دارد.


•    مغز انسان از قوی‌ترین کامپیوتر پیچیده‌تر است و بیش از 100 میلیارد سلول عصبی دارد.


•    مویرگ‌ها آنقدر کوچک هستند که گلوبول‌های قرمز خون فقط به صورت تکی می‌توانند از آنها عبور کنند.


•    قرنیه چشم، بیرونی‌ترین لایه چشم، تنها بافت زنده بدن انسان بدون رگ خونی است که موادمغذی را از اشک و زلالیه می‌گیرد.


•    هر سلول در بدن انسان 6 تا 8 فوت DNA دارد.


•    تحقیقات و مطالعات نشان داده است که گناه و جرم سیستم ایمنی بدن را با پایین آوردن سطح ایمونوگلوبولین تخریب می‌کند.


•    طول کلی دستگاه گردش‌خون تا 60،000 مایل کشیده می‌شود. این یعنی دوبرابر مسافت دور زمین.


•    در یک اینج مربع از پوست، 4 یارد فیبر عصبی، 600 حسگر درد، 1300 سلول عصبی، 9000 پایانه عصبی، 36 حسگر گرما، 75 حسگر فشار، 100 غدد عرق، 3 میلیون سلول و 3 یارد رگ خونی وجود دارد.


•    به استثنای سلول‌های مغزی بدن، 50،000،000 از سلول‌های بدن شما حین خواندن همین جمله مرده و با سلول‌های دیگر جایگزین می‌شوند.


•    قلب شما حدود 100،000 مرتبه در روز و حدود 40،000،000 مرتبه در سال می‌تپد. در یک ساعت قلب آنقدر قوی کار می‌کند که انرژی لازم برای بالا بردن حدود یک تن وزن به طول یک یارد از زمین را تامین کند.


•    کبد معمولاً کارخانه شیمیایی بدن نامیده می‌شود. دانشمندان حدود 500 عملکرد کبد را کشف کرده‌اند.


•    دستگاه عصبی مرکزی یا 43 جفت عصب به همه قسمت‌های بدن متصل است. 12 جفت به مغز متصل هستند، 31 جفت به نخاع. حدود 45 مایل عصب در کل بدن در حرکت است.


•    پیام‌ها به شکل تکانه‌های الکتریکی در عصب‌ها حرکت می‌کنند. آنها با سرعت 248 مایل در ساعت در حرکت هستند.


•    دستگاه عصبی مرکزی، دستگاه اصلی همه عملکردهای بدن است و رابطه متقابل نوروفیزیولوژیک با طب‌فشاری مریدین و چاکرا (مراکز انرژی احساسی) سیستم‌های عملکرد فعال در بدن دارد. نیمدررفتگی نخاع، جمجمه و اندام‌ها، در جریان اطلاعات انرژی تکانه عصبی و طب فشاری مریدین تداخل ایجاد می‌کند.


•    آئورت، بزرگترین سرخرگ بدن، تقریباً به قطر شلنگ باغ است. از طرف دیگر، مویرگ‌ها آنقدر کوچک هستند که 10 مویرگ در کنار هم به اندازه قطر یک مو می‌باشد.


•    بدن انسان حدود 6/5 لیتر خون دارد. این 6/5 لیتر خون هر سه دقیقه یکبار سه مرتبه در کل بدن گردش می‌کند. در یک روز، خون بدن حدود 19،000 کیلومتر حرکت می‌کند.


•    شنوایی ما آنقدر حساس است که می‌تواند صدها هزار صدای مختلف را شناسایی کند.


•    حس لامسه بدن از هر ابزار پیچیده ساخت دست انسان ظریف‌تر و دقیق‌تر است.


•    100 میلیارد گلوبول‌ قرمز در هر روز و حدود دو میلیون گلوبول قرمز در هر ثانیه در بدن تولید می‌شود.


•    وقتی چیزی را لمس می‌کنیم، پیامی با سرعت 124 مایل در ساعت به مغز فرستاده می‌شود.


•    بدن انسان بیش از 600 عضله دارد.


•    وقتی لبخند می‌زنیم، حداقل 30 عضله در بدن تکان می‌خورد.


•    70 درصد از بدن ما را آب تشکیل داده است.


•    بدن ما در روز یک لیتر بزاق تولید می‌کند.


•    بینی دستگاه تهویه شخصی ماست: هوای سرد را گرم کرده و هوای گرم را خنک می‌کند و آلودگی‌ها را تصفیه می‌کند.


•    در بدن ما مس، روی، کبالت، کلسیم، منگنز، فسفات، نیکل و سیلیکون وجود دارد.


•    اگر 8 سال، 7 ماه و 6 روز فریاد بکشید، انرژی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه تولید می‌کنید.


•    طی ماه اول زندگی، تعداد ارتباطات و سیناپس‌ها از 50 تریلیون به یک کادریلیون افزایش می‌یابد. اگر بدن یک نوزاد با سرعت بالا رشد کند، وزن او از 5/8 پوند در زمان تولد به 170 پوند در یک ماهگی افزایش می‌یابد.


•    عمر متوسط یک جوانه چشایی 10 روز است.

 


•    بدن ما آب کافی برای پر کردن یک تانکر 10 گالنی را دارد.


•    بدن ما برای ساختن 900 مداد، کربن کافی دارد.


•    ناخن انسان یکی از محکم‌ترین مواد است. حاوی کراتین است که در شاخ کرگدن نیز یافت می‌شود و بعد از مرگ نابود نمی‌شود.


•    جنین در رحم مادر کاملاً لخت نیست. درواقع، تا آخر پنج ماهگی کل بدن آنها در پوششی نازک از موی تیره پوشیده می‌شود که موقع تولد ناپدید می‌شود.


•    انسان هر چهار ثانیه یکبار یک پلک می‌زند. دلیل آن این است که مژه‌ها مثل برف‌پاک‌کن‌هایی هستند که از وارد شدن غبار و دوده‌ها به چشم جلوگیری می‌کند.


•    جنین طی 8-6 هفته اول بارداری فاقد جنسیت است. وقتی بدن تصمیم می‌گیرد جنین دختر یا پسر شود است که جنسیت آن مشخص می‌شود.


•    انگشت شست یکی از مهمترین عناصر بدن است زیرا اسکلت بدن را متعادل کرده و به دارنده آن این امکان را می‌دهد که به جلو حرکت کند و اگر نبود موقع راه رفتن زمین می‌خوردیم.


•    اگر دو سوم کبد انسان با جراحی برداشته شود، در چهار هفته اول دوباره به سایز اولیه خود شکل می‌گیرد.


•    به طور متوسط در روز 23،000 بار نفس می‌کشیم. که این مقدار تا پایان عمر 600 میلیون بار خواهد بود.


•    ریختن 100 تار مو در روز از سر طبیعی است.


•    مقدار باکتری موجود در دهان بیشتر از مجموع جمعیت امریکا و کانادا است.


•    در یک فنجان قهوه بیشتر از 1000 ماده شیمیایی وجود دارد. از این مواد فقط 26 مورد آزمایش شده‌اند و و نیمی از آنها در موش‌ها ایجاد سرطان کرده‌اند.


•    بدن انسان به طور متوسط مقدار کافی: سولفور برای کشتن کک‌های روی بدن سگ، کربن برای ساختن 900 مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ اسباب‌بازی، چربی برای درست کردن 7 قالب صابون، فسفر برای ساختن 2200 سر کبریت، و آب برای پر کردن یک تانکر 10 گالنی دارد.


•    اگر بتوانید همه دفعاتی که در طول عمر پلک می‌زنید را نگه دارید و آن را یکباره استفاده کنید، برای 1.2 سال فقط سیاهی خواهید دید.


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 22:9 | |







یکی از معجزات قرآن خبر دادن از این دریای عجیب است!

در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توانید در سجیه دید، این شمالی ترین شهر دانمارکیهاست، جایی که دریای بالتیک و دریای شمال بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابرین این راستا بوجود می آید.

In a tourism filled city of Skagen you can see this incredible natural sight. This city is the most northern point of Danish people…..where the Baltic sea “meets” the North sea. Two different seas can not be combined together thus creating this line


و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.
سورة مبارکه الرحمن
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)  فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟ 22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

سوره مبارکه فرقان آیه 53:
« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 22:9 | |







خواص برخی مواد غذایی !


اگر حسابی اعصاب‌تان به هم ریخته، موز بخورید

زمانی كه دیدید دكمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یك موز متوسط 105 كالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر كرده و قند خون را به شكل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌كند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندكی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.

اگر می‌خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخورید

هشت عدد زرد‌آلوی خشك حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است كه همه این‌ها كمك می‌كنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نكرده و از تشكیل سنگ‌های اگزالات كلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های كلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ كلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف كنید و برگه زردآلو بخورید.

اگر فشار خون‌تان بالاست، كشمش بخورید

60 عدد كشمش تقریبا می‌شود یك مشت پر كه حاوی یك گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است كه هر دو برای كنترل فشار خون بالا در قالب یك رژیم غذایی توصیه می‌شوند. مطالعات متعددی نشان داده كه پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین كشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند که كاهش فشار خون از آن جمله است.

اگر از سروصدای معده رنج می‌برید، ماست بخورید

یك فنجان و نیم ماست طبیعی (كم‌چرب/پروبیوتیك) غذا را به شكل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیك قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور كه می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.

اگر بیش از حد سرفه می‌كنید، عسل بخورید

در مطالعه‌ای كه توسط دانشمندان آمریكایی انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در كودكان كاهش می‌دهد. آنتی‌اكسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میكروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را كاهش داده و بیمار را آرام می‌كند. البته به شرطی كه عسل واقعا طبیعی باشد!

اگر همیشه احساس خستگی می‌كنید، فلفل دلمه‌ای قرمز بخورید

فلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرس‌هایی است كه به واسطه رادیكال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف كردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد كه به بدن كمك می‌كند اكسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. كمبود اكسیژن یكی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.

اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید، كلم بخورید

مطالعه‌ای كه در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپكینز صورت گرفته نشان داده، یك تركیب بسیار قدرتمند موجود در كلم به نام سولفورافان، هلیكو‌باكتر پیلوری(باكتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از كار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یك فنجان پر از كلم 34 كالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌كند.

اگر مشكل سخت دارید، انجیر بخورید

4 عدد انجیر خشك 3 گرم فیبر دارد كه باعث تنظیم حركات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌كند.

اگر دارای مشکلات شكمی هستید، ریحان بخورید

مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، كرامپ‌های شكمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باكتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یك ماده ضد‌اسپاسم است كه می‌تواند باعث بهبود كرامپ‌های شكمی شود. هر طور كه دوست دارید ریحان را بخورید.

اگر دچار كم‌خوابی هستید، گوشت بوقلمون بخورید

حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی كل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است كه باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود كه هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی كه از بی‌خوابی یا كم‌خوابی رنج می‌برند دچار كمبود تریپتوفان هستند.

اگر می‌خواهید از كسالت دور شوید، ماهی تن بخورید

85 گرم از ماهی تن كنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع كسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار كمی نان تاثیر بهتری دارد چون كربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس كسالت می‌شود.

اگر همیشه از حالت تهوع رنج می برید، چای زنجبیلی بخورید

مطالعات متعددی نشان داده، یك‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یك فنجان چای زنجبیل باعث كاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حركت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سركوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است.

اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید

چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم كنید و كمی كه خنك شد میل كنید. برای برطرف شدن این مشكل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید.


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 22:9 | |







همه چیز در مورد ویتامین ها!

 

ویتامین‌ها و موادمعدنی موادی هستند که در موادغذایی که می‌خوریم یافت می‌شوند. بدن شما برای اینکه درست کار کند و بتوانید آنطور که باید رشد کرده و بزرگ شوید، به آنها نیاز دارد. هر کدام از ویتامین‌ها یک نقش خاص در بدن ما دارند. مثلاً:

• ویتامین D در شیر به محکم شدن استخوان‌هایتان کمک می‌کند.
• ویتامین A در هویج به قوی شدن چشم‌هایتان کمک می‌کند.
• ویتامین C در پرتقال که اگر بدنتان زخم شود به زودتر خوب شدن آن کمک می‌کند.
• ویتامین‌های B در سبزیجات برگدار که به تولید پروتئین و انرژی در بدن کمک می‌کنند.

 

ویتامین ‌ها در آب و چربی زندگی می‌کنند

ویتامین‌ها دو نوع هستند: محلول در چربی و محلول در آب.

وقتی موادغذایی می‌خورید که ویتامین‌های محلول در چربی در خود دارد، این ویتامین‌ها در بافت‌های چربی بدن شما و در کبد ذخیره می‌شوند. آنها در چربی‌های بدنتان منتظر می‌مانند تا بدنتان به آنها نیاز پیدا کند.

ویتامین‌های محلول در چربی دوست دارند که مدتی در بدنتان انبار شوند—بعضی از آنها چند روز و بعضی تا 6 ماه آنجا می‌ماند. بعد وقتی وقت استفاده آنها می‌شود، وسیله حمل خاصی در بدنتان آنها را به آنجایی که لازم است می‌برد. ویتامین‌های A، D، E و K همه ویتامین‌های محلول در چربی هستند.

ویتامین‌های محلول در آب فرق می کنند. وقتی غذاهایی می‌خورید که ویتامین‌های محلول در آب در خود دارند، این ویتامین‌ها مدت زیادی در بدنتان ذخیره نمی‌شوند. درعوض، وارد جریان خونتان می‌شوند. هر مقدار از آنها که توسط بدنتان استفاده نشوند از طریق ادرار از بدنتان بیرون می‌آید.

به همین دلیل این نوع ویتامین‌ها باید مدام جایگزین شوند. ویتامین‌ C و گروه بزرگ ویتامین‌های B—B1 (تیامین)، B2 (ریبوفلاوین)،  نیاسین، B6 (پیریدوکسین)، اسید فولیک، B12 (کوبالامین)، بیوتین و اسید پانتوتنیک ازجمله این ویتامین‌ها هستند.

 

ویتامین ‌ها نیازهای شما را تامین می‌کنند

بدن شما ماشین خیلی قوی است که می‌تواند خودش کارهای زیادی را انجام دهد اما یک کاری که نمی‌تواند انجام دهد ساخن این ویتامین‌ها است. به خاطر همین هم موادغذایی وجود دارند. بدن شما می‌تواند ویتامین موردنیاز خود را از موادغذایی که می‌خورید به دست آورد زیرا غذاهای مختلف ویتامین‌های مختلفی در خود دارند. نکته مهم این است که از موادغذایی مختلف استفاده کنید تا همه این ویتامین‌ها را برای بدنتان تامین کنید. بااینکه بعضی بچه‌ها هر روز یک عدد قرص مولتی‌ویتامین می‌خورند اما بیشتر بچه‌ها اگر بتوانند در روز از نواع مختلف موادغذایی استفاده کنند، خیلی به این قرص‌ها نیاز ندارند.

حالا اجازه بدهید نگاه دقیقتری به ویتامین‌ها داشته باشیم:

 

ویتامین A

این ویتامین نقش خیلی مهمی در بینایی شما دارد. برای بینایی شما در شب خیلی خوب است. ویتامین A به شما کمک می‌کند همه چیز را رنگی ببینید. در کنار اینها، کمکتان می‌کند خوب رشد کنید و پوست خوبی هم داشته باشید.

چه موادغذایی سرشار از ویتامین A هستند؟

• شیر غنی شده با ویتامین A
• جگر
• مرکبات و سبزیجات (مثل طالبی، هویج، سیب‌زمینی شیرین)
• سبزیجاتی که برگ‌های سبز تیره دارند (مثل کلم‌پیچ و اسفناچ)

 

ویتامین‌های B

ویتامین‌ B فقط یکی نیست. چند مدل ویتامین‌ B داریم: B1، B2، B6، B12، نیاسین، اسیدفولیک، بیوتین و اسید پانتوتنیک.

ویتامین‌های B در فعالیت متابولیکی بدن خیلی مهم هستند—یعنی آنها به تولید انرژی و آزاد کردن آن وقتی بدنتان به آن نیاز دارد کمک می‌کنند. این گروه ویتامین‌ها در ساختن گلوبول‌های قرمز خون که اکسیژن را در طول بدن حمل می‌کند هم مهم هستند. هر قسمت از بدن شما برای اینکه درست کار کند به اکسیژن نیاز دارد به همین دلیل این ویتامین‌ها شغل خیلی مهمی دارند.
چه موادغذایی سرشار از ویتامین‌های B هستند؟

• غلات کامل مثل گندم و جو
• ماهی و غذاهای دریایی
• مرغ و گوشت
• تخم‌مرغ
• لبنیات مثل شیر و ماست
• سبزیجات برگدار
• حبوبات

 

ویتامین C

این ویتامین برای محافظت از بافت‌های بدن مثل لثه‌ها و عضلات مهم هستند. ویتامین C وقتی  بدنتان زخم می‌شود هم به خوب شدن زخمتان کمک می‌کند. این ویتامین به بدنتان کمک می‌کند دربرابر عفونت‌ها مقاومت کند. یعنی بااینکه همیشه نمی‌توانید جلوی مریض شدنتان را بگیرید اما ویتامین C مریض شدنتان را کمی سخت‌تر می‌کند.

چه موادغذایی سرشار از ویتامین C هستند؟

• مرکبات مثل پرتقال
• طالبی
• توت‌فرنگی
• گوجه‌فرنگی
• کلم بروکلی
• کلم
• کیوی
• فلفل قرمز شیرین

 

ویتامین D

برای داشتن استخوان‌هایی محکم و قوی به ویتامین D نیاز دارید، همینطور برای داشتن دندان‌هایی سالم و محکم. ویتامین D به یک ماده‌معدنی مهم هم کمک می‌کند—به بدنتان کمک می‌کند مقدار کلسیمی که لازم دارد را جذب کند.

چه موادغذایی سرشار از ویتامین D هستند؟

• شیر غنی شده با ویتامین D
• ماهی
• زرده تخم‌مرغ
• جگر
• سیریال و کورن‌فلکس غنی‌شده

 

ویتامین E

همه به ویتامین  E نیاز دارند. این ویتامین پرتلاش از خیلی از بافت‌های بدنتان مثل بافت‌هایی که در چشم، پوست و کبدتان هستند محافظت می‌کند. ویتامین  E از ریه‌هایتان مراقبت می‌کند تا با هوای آلوده آسیب نبیند. و برای ساختن گلوبول‌های قرمز خون هم مهم است.

چه موادغذایی سرشار از ویتامین E هستند؟

• غلات کامل مثل گندم و جو
• سبوس گندم
• سبزیجات برگدار
• ساردین
• زرده تخم‌مرغ
• آجیل و دانه‌ها

 

ویتامین K

ویتامین K باعث لخته شدن خون می‌شود. دفعه آخری که دستتان برید را یادتان هست؟ بعد از اینکه مدتی خونریزی کرد خونتان کار جالبی کرد که لخته شدن نامیده می‌شود. این زمانی است که بعضی سلول‌های خاص در بدنتان مثل چسب عمل می‌کند و در سطح زخم به هم می‌چسبند تا از خونریزی جلوگیری کنند.

چه موادغذایی سرشار از ویتامین K هستند؟

• سبزیجات برگدار
• لبنیات مثل شیر و ماست
• کلم بروکلی
• روغن سویا

وقتی مقدار کافی از این ویتامین‌ها به بدنتان برسد، حالتان خیلی خوب خواهد بود!


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 22:9 | |







دانستنی های جالب از تفاوت رنگ میوه ها

متخصصان علم تغذیه بر این باورند که ویتامین ها و مواد معدنی موجود در میوه ها و سبزیجات، با این کیفیت در هیچ مکملی یافت نمی شوند. در واقع رنگ های مختلف هریک از میوه ها و سبزیجات باعث وجود خواص و مزایای متفاوتی می شود. رنگ سبزیجات و میوه ها، خواص منحصر به فردی دارند و با سیستمی اعجاب انگیز به سیستم ایمنی بدن سود می رسانند. این فرآیند با هیچ مکمل یا ویتامین های ساختگی میسر نیست و این محصولات طبیعی با رنگ های مختلف این امکان را برای افراد فراهم می آورند تا تمام مواد موردنیاز بدن را به دست آورند.

مصرف میوه و سبزی برای جلوگیری از بیماری ها بسیار مهم است زیرا سبزی ها انرژی زیادی برای بدن فراهم می کنند، سیستم ایمنی بدن را نیز ارتقا می بخشند، مواد تثبیت شده معدنی و فیتو کمیکال دارند و قند موجود در آنها نیز متعادل است. دانشمندان 12 هزار نوع فیتو کمیکال و 180 نوع ویتامین و ماده معدنی مختلف را در میوه ها و سبزیجات کشف کرده اند که هیچ مکملی همه آنها را در خود ندارد. آنها می گویند رنگ های متفاوت میوه ها و سبزی ها بدن را در برابر محرک های خارجی ایمن و استرس را رفع می کند.

سبزها


قوت سیستم گردش خون با مصرف گیاهان سبز دوچندان می شود. بروکلی، کلم پیچ، اسفناج، کاهو و جوانه ها که در این گروه می گنجند سرشار از مواد معدنی و انواع ویتامین های گروه B هستند. اگر بخواهیم تخصصی تر به این موضوع بپردازیم هم باید بگوییم که ایندول و سولفورافن با ساختارهای ضدسرطان خود تنها برخی از فیتو کمیکال های گیاهان سبز هستند. جالب تر اینکه مصرف آنها در کنار سایر ترکیبات گیاهی اثربخش تر از خوردن شان در مکمل هاست.



سرخ ها


محصولات طبیعی قرمزرنگ سرشار از انواع فیتوکمیکال ها هستند و می توانند اثر رادیکال های آزاد را خنثی کنند. حتما شنیده اید که گوجه فرنگی، هندوانه و کلم قرمز به دلیل دارابودن فیتو کمیکالی به نام لیکوپین از اختلالات پروستات جلوگیری می کنند یا آسیب تشعشعات زیان بخش آفتاب روی بدن به وجود می آید را بهبود می بخشد. درواقع این لیکوپن است که سبب ایجاد رنگ قرمز در میوه ها می شود.



نارنجی ها


میوه های نارنجی رنگ به دلیل وجود کارتنوئید به پیشگیری از سرطان، بازسازی DNA و جذب ویتامین A در بدن کمک می کنند. هویج، کدو تنبل، کدو مسما، سیب زمینی شیرین، هلو و گرمک چنین خاصیتی دارند تا حدودی از ایجاد پوکی استخوان نیز جلوگیری می کنند.



زردهای مایل به سبز


نوعی کاروتنوئید به نام لوتئین در ترکیب زرد و سبز مانند ذرت، نخود، خربزه و آووکادو وجود دارد که از ایجاد آب مروارید و بروز لکه های سرطانی روی پوست جلوگیری می کند. این میوه ها و سبزیجات نیز می توانند تا حدودی از بروز پوکی استخوان جلوگیری کنند.



زردهای مایل به نارنجی


نارنگی، هلو، انبه، شلیل، پرتقال و آناناس در این دسته می گنجند. انواع آنتی اکسیدان ها در این نوع میوه ها به وفور یافت می شوند. ویتامین C موجود در آنها به حفظ سلامت بافت های اتصالی و غشاهای مخاطی کمک می کنند و مجموعه آنتی اکسیدان های موجود در آنها نیز علاوه برای جلوگیری از بیماری های قلبی، گردش خون را تسریع می کند.



سفیدهای مایل به سبز


نوعی از فیتوکمیکال به نام آلیسین با خاصیت اعجاب انگیز ضدویروسی، ضدقارچی و ضدباکتریایی در سیر و پیاز وجود دارد. درواقع با اضافه کردن مقداری سیر و پیاز به وعده های غذایی می توان از مسمومیت غذاهای پرچرب پیشگیری کرد. پیاز، سیر، گلابی، کرفس و پیازچه در این حیطه رنگی می گنجند. در این میان کرفس خواص بیشمار و مواد معدنی زیادی مانند سدیم را داراست که سلامت مفصل را تضمین می کند.



مخلوطی از قرمز، آبی و بنفش


رنگ های تیره میوه جات و سبزی ها به معنای بیشماربودن آنتی اکسیدان های آنهاست که می تواند جریان خون در رگ ها را بهبود ببخشد و از لخته شدن آن جلوگیری کند. سیب قرمز، چغندر، زغال اخته، توت فرنگی، آلو برغان، انگور و شاه توت در این گروه می گنجند. اگر پنج رنگ متنوع از میوه ها و سبزی ها را در سالاد جای دهید می توانید فیتوکمیکال های ضدپیری را به طور کامل به بدن خود برسانید.


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 22:9 | |







محصولاتی که اشتباهی اختراع شدند!

 بستنی چوبی

اختراع بستنی چوبی به سال 1905 بر می گردد. ماجرا از این قرار بود که روزی پسر 11 ساله ای به نام فرانک اپرسون آبمیوه خود را که از پودر میوه و آب درست شده بود، به همراه قاشقی که برای هم زدن آن به کار برده بود در بیرون از خانه جا گذاشت. صبح فردا آبمیوه یخ زده بود و به قاشق چسبیده بود. به این ترتیب اولین بستنی چوبی اختراع شد و فرانک بیست سال بعد این اختراع خود را به ثبت رساند.

 


 


Rogaine (دارویی برای رویش مجدد مو) :


مشاهدات دانشمندان نشان می داد که بیماران مبتلا به فشارخون اگر از داروی لونیتن استفاده کنند موهای ضخیم تر و پرپشت تری خواهند داشت و بدین ترتیب این دارو برای درمان ریزش مو و رشد مجدد آن مورد استفاده قرار گرفت.

شیرینی خشک (کوکی) با تکه های شکلات:

این خوراکی خوشمزه اولین بار در مهمانخانه ای در ماساچوست ساخته شد. ویکفیلد صاحب این مهمانخانه با آرد و تکه های شکلات دسری برای مهمان ها درست کرده بود اما شکلات ها کاملاً حل نشده بودند و چیزی شبیه کوکی هایی که امروز می شناسیم به وجود آورده بودند. البته ناگفته نماند مهمان ها این دسر جدید را پسندیده بودند و از آن تعریف می کردند (حق با آنها بود، نه؟)

 


 


مایکرویو:


در سال 1945 یکی از مهندسان کارخانه ریتون، پرسی اسپنسر، هنگام کار با لامپ های مگنترون (که در سیستم های رادار نظامی به کار می رود) متوجه شد که شکلات داخل جیبش ذوب شده است. اسپنسرکه پرتوهای لامپ مگنترون را عامل ذوب شدن شکلات می دانست تصمیم به اختراع دستگاهی جدید به نام مایکرویو گرفت و بدین ترتیب اولین مایکرویو که 5 فوت ارتفاع داشت (!) به وجود آمد.

 


 


آتش بازی:


می گویند حدود2000 سال پیش یک آشپز چینی اشتباهاً زغال چوب، سولفور و نیترات پتاسیم را با هم ترکیب کرد و در نتیجه چیزی شبیه آنچه امروز به عنوان آتش بازی می شناسیم اتفاق افتاد. ناگفته نماند که همه این مواد امروزه در آشپزخانه ها ی ما پیدا می شود.

 


 


صابون عاج (Soap lvory) :


ماجرا از این قرار بود که یکی از کارکنان کارخانه صابون سازی که محل کار خود را برای صرف نهار ترک می کرد دستگاه صابون سازی را به اشتباه روشن گذاشت غافل از اینکه این اشتباه به یک اختراع جالب منجر خواهد شد. مرد کارگر به کارخانه بازگشت و ترس از توبیخ باعث شد که قضیه را از دیگران پنهان کند و صابون های به ظاهر خراب را مخفیانه به فروش برساند. اما به زودی مشخص شد که مشتری ها از مصرف این صابون راضی بوده اند و می خواهند دوباره از این صابون ها استفاده کنند. بدین ترتیب کارخانه ساخت صابون های جدید را شروع کرد و ظرف مدت کوتاهی به شهرت جهانی رسید.

 


 


خمیر بازی (Doh Play):


این ترکیب غیرسمی به دست نمی چسبد و می تواند چندین بار مورد استفاده قرار گیرد. این وسیله بازی در ابتدا ماده ای انعطاف پذیر وبتونه مانند بود و برای پاک کردن آثار زغال سنگ از کاغذدیواری به کار می رفت. پس از جنگ جهانی که گاز طبیعی جای زغال سنگ را گرفته بود و کاغذدیواری های قابل شستشو به بازار آمده بود، کمپانی تولید کننده این ماده که خود را در معرض خطر ورشکستگی می دید به فکر راه چاره افتاد و محصولات خود را به صورت خمیر بازی روانه بازار کرد.

 


 


چیپس سیب زمینی:


این محصول پرطرفدار اولین بار توسط آشپزی به نام جورج کروم ساخته شد. یکی از مشتری های رستوران که از سیب زمینی سرخ شده رستوران راضی نبود مرتباً آنها را به آشپزخانه پس می داد و از تردنبودن آنها شکایت می کرد . آشپز رستوران که عصبانی شده بود و دیگرحوصله شنیدن شکایت مشتری را نداشت سیب زمینی ها را به صورت لایه های بسیار نازک خرد کرد، به آنها نمک اضافه کرد و در روغن فرو برد. این چیپس های ترد و خوشمزه به زودی در سراسر آمریکا معروف شدند و طرفداران زیادی پیدا کردند.

 


 


قهوه :


می گویند چوپانی از اهالی اتیوپی یا حبشه متوجه شده بود که وقتی گوسفندانش از گیاهان قرمز رنگی که در اطرافشان روییده بود تغذیه می کنند، شادتر و سرحال تر از همیشه به نظر می رسند. چوپان بعد از بررسی و امتحان این گیاه آن را به یک پیشوای دینی نشان داد و در نهایت این گیاهان پس از سرخ شدن و جوشیدن به عنوان یک نوشیدنی مورد استفاده قرار گرفتند. 



[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 22:9 | |







.:: کاسه چوبی ::.

پدربزرگ پير تصميم گرفت تا با پسر و عروس و نوه چهارساله خود زندگي كند ، دستان پدربزرگ ميلرزيد و چشمانش خوب نمي ديد و به سختي ميتوانست راه برود . شبي هنگام شام خوردن ليوان از دست پدربزرگ رها شد و پس از برخورد با بشقاب آنرا شكست و بر زمين افتاد و غذاي پدربزرگ مقداريش روي ميز و قدري هم بر كف اطاق ريخت . پسر و عروسش از اين كثيف كاري پيرمرد ناراحت شدند . بايد درباره پدربزرگ كاري بكنند و گرنه تمام خانه را به هم مي ريزد . آنها يك ميز كوچك در گوشه اطاق قرارداده و پدربزرگ را وادار ساختند به تنهائي سر آن ميز نشسته و غذايش را بخورد . بعد از شكسته شدن بشقاب پدربزرگ را مجبور ساختند تا در كاسه چوبي غذاي خود را بخورد . پسر و عروس دائماً پدر بزرگ را سرزنش ميكردند ، بخاطر شكستن يك بشقاب ، و پدربزرگ تنها اشك ميريخت و هيچ نمي گفت .

يك روز عصر قبل از شام ، پدر متوجه فرزند چهار ساله خود شد كه داشت در كنار اطاق با چند تكه چوب بازي ميكرد ، پدر رو به او كرد و گفت پسرم چه مي كني ؟ پسر با شيرين زباني رو به پدر كرد و گفت : دارم براي تو و مامان كاسه چوبي درست مي كنم كه وقتي پير شديد در آنها غذا بخوريد ! و تبسمي كرد و بكار خود ادامه داد . از آن روز به بعد همة اعضاء خانواده با هم سر يك ميز شام مي خورند .


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:40 | |







.:: كيك بهشتي مادر بزرگ ::.

پسر كوچكي براي مادر بزرگش توضيح مي دهد كه چگونه همة چيزها ايراد دارند : مدرسه ، خانواده ،دوستان و …

در اين هنگام مادر بزرگ كه مشغول پختن كيك است ، از پسر كوچولو مي پرسد كه آيا كيك دوست دارد و پاسخ پسر كوچولو البته مثبت است .

-      روغن چطور ؟  نه !

-      و حالا دو تا تخم مرغ . نه ! مادر بزرگ .

-      آرد چي ؟ از آرد خوشت مي آيد ؟ جوش شيرين چطور ؟

-       نه مادر بزرگ ! حالم از آنها به هم مي خورد .

 بله ، همة اين چيزها ، به تنهايي بد به نظر مي رسند . اما وقتي به درستي با هم مخلوط شوند ،‌يك كيك خوشمزه درست مي شود . خداوند هم به همين ترتيب عمل مي كند . خيلي از اوقات تعجب مي كنيم كه چرا خداوند بايد بگذارد ما چنين دوران سختي را بگذرانيم . اما او مي داند كه وقتي همة اين سختي ها به درستي در كنار هم قرار گيرد ، نتيجه ، هميشه خوب است ! ما تنها بايد به او اعتماد كنيم ، در نهايت همة اين پيشامد ها با هم به يك نتيجه فوق العاده مي رسند .


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:40 | |







.:: در قلب من ::.

در قلبم را زدم. صدایی نشنیدم انگار هیچ کس آن جا نیست. در را فشار دادم باز شد. به داخل رفتم ولی.....این جا...این جا کجاست؟ این جا خانه قلب من است؟
نه باور نمی کنم ولی آدرس را درست آمده ام پس چرا این طور؟ چرا این قدر تاریک؟ چرا این قدر سیاه؟ به خودم آمدم فهمیدم مدت هاست دستی به رویش نکشیدم.
انگشتی بر روی تاقچه ها کشیدم غبار تنهایی رویشان نشسته بود.
نگاهی به اطراف خانه کردم پنجره اش را باز کردم چشمه محبت کنارش خشک شده بود وارد خانه شدم......آستین ها را بالا زدم و خانه تکانی را شروع کردم....غبار تنهایی و غربت را از گوشه و کنارش زدودم.
زمینش را با فرش دوستی مفروش ساختم. گلدانی از گل محبت را کنار پنجره هایش گذاشتم. آه یادم رفت چراغ عشق را نیز بر سقف خانه دلم آویختم.
شاپرک های عاطفه را دیدم که گرداگرد گل های محبت درون گلدان مهربانی می رقصند و شادی می کنند.
راستی یادم آمد باید باغچه را وجین کنم سرتاسرش را گل های خار و علف های هرز گرفته بودند.
خاکش تشنه بود گل های سوسن و شقایق را جایگزین علف ها کردم. خاکش را نیز با آب امید سیراب کردم.....و چشمه محبت به سویش روان ساختم.
حالا گوشه ای می نشینم تا استراحت کنم حس می کنم کمی سبک شده ام.
آه چقدر خوشحالم


[+] نوشته شده توسط ebiram268 در 19:40 | |